دانلود رمان سرآغاز یک انتها با فرمت PDF
با صدای در بیدار شدم میدونستم بازم این آبجی خل و چلمونه بی خیال اصلا تکون نخوردم
خودمو زدم به خواب
سارا: باز که مثل خرس خوابیدی کیان بلند شو ببینم
من:جون مادرت بی خیال خوابم میاد
یه دفعه پتومو از سرم کشید
سارا:خره اگه تا 10 دقیقه دیگه بلند نشی با پارچ اب میام سراغت ...
.
.
دانلود رمان بسیار شیرین جذاب و خواندنی سرآغاز یک انتها با فرمت PDF